آه؛ واژههای زیر آوار
نیره قدیری
صدای بغض گرفته و ضعیفت را از زیر آوار میشنوم
کنار کوهی از خرابههای بهجا مانده، آغوشهای خالی از کودکت را لمس میکنم.
برای نداشتن شیر به کودک گرسنهات اشک میریزم.
بر جگرگوشة تکه و پارهشدهات فغان دارم.
ای حقوق بشر که نه...
ای ناحقهای شرّ
شرابهای روی میزتان آنقدر مستتان کرده که
برعکس رأی میدهید
شرارت را بشریت و
حق را ناحق میبینید
لعنت به نگاه بغضآلودت
لعنت به نگاه تحقیرآمیزت
بدان
پادشاه جهان خداست.
مهلتت روبه پایان است.
مستیات سرخواهد آمد.
فرعون زمان، رود نیل منتظر توست تا تو را ببلعد.
ارتش ظالم خودت، تو را به سلاخه میکشد.
کودتای ظالمان علیه ظالمان وعده خداست.
دعای دلسوختگان پشتسرتان که دارند فریاد میزنند.
شرتان به خودتان برگردد...
«آمین یا رب العالمین»